درسهای شاهنامه به نسل جوان ایران

درسهای شاهنامه به نسل جوان ایران

فرهنگ و تمدن ایران در طول قرنها قدمت خود در معرض چالشهای خارجی زیادی نظیر حمله اسکندر، اعراب و مغول قرار گرفته است ولی هربار ملت و تمدن به پا ایستاده ایران به علت غنای فرهنگی بر این مصائب غلبه کرده و مجددا است.

این خصیصه را ما در ملل و تمدن های قدیم دیگر مشاهده نمی کنیم و از بسیاری از آنان به جز در کتابهای تاریخ اثری باقی نمانده است. در عصر حاضر، فرهنگ و تمدن ما با تهاجم همه جانبه جدید مواجه شده است که آن را عصر مدرن یا تجدد نامیده اند. با رشد ارتباطات و فناوری، این پدیده جدید وارد عصری نو گشته که آن را عصر جهانی شدن نامیده اند. این پدیده تمامی تمدن ها و فرهنگ های کهن و نو را به طور جدی مورد چالش قرار داده است و آنان را به نابودی تهدید میکند. این پدیده چند وجه دارد و از مبانی فکری – فلسفی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره برخوردار است. قدرت و  ً تسلط این پدیده بر ارکان فرهنگ و تمدن ما نیز در یکی دو قرن اخیر و خصوصا در چند دهه اخیر آنچنان بوده است که ما را نیز با سردرگمی و مشکلات عمیقی گرفتار کرده، تا حدی که برخی از آن با عناوینی چون اسکیزوفرنی فرهنگی و یا جنبه های ً غربزدگی مضاعف نام برده اند. البته جهانی شدن و مدرنیته قطعا مثبتی نیز دارد ولی درک و تحلیل آن جنبه های مثبت و منفی، نیاز به خودآگاهی مبتنی بر هویت و غنای فرهنگی دارد. اما سوال اساسی که امروز در برابر فرهنگ و تمدن ما قرار دارد مسئله راه حل ها است. برای مواجهه با این پدیده باید اول آن را شناخت. این خود بحثی است اساسی که در فرصت دیگر باید به آن پرداخت اما مسئله مهم دیگر آشنایی با مبانی فرهنگ ایرانی است که ما را در مواجهه با این پدیده یاری خواهد کرد. البته باید توجه داشت که مواجهه با این پدیده جدید راهی نو و نگرشی جدید و نظام فکری نویی را می طلبد که بن مایه های آن در فرهنگ ما وجود دارد. تکیه تنها به رسوم و سن کهن کافی نیست ولی شناخت آنان میتواند به راهی نو و نگرشی جدید منتهی شود و این تجربه تاریخی در مورد فرهنگ و تمدن ایرانی وجود دارد. در طول تاریخ هر بار که فرهنگ و تمدن ایران با طوفان های سهمگین مواجه شده است با تکیه بر آموخته های کهن توانسته است طرحی نو دراندازد که به پویایی مجدد فرهنگ و تمدن ما انجامیده است. به علل متعدد تاریخی، بسیاری از این تجارب و طرح های نو در ادبیات ایران مستتر است که آن را از ادبیات ملل دیگر متمایز کرده است. به عنوان مثال به دنبال حمله اعراب به ایران یکی از منابعی که به احیای هویت و زبان ایرانی منجر شد اثر سترگ ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه است. بیداری ایرانیان منجر به مشارکت آنان در تکامل فرهنگ و تمدن جدید گردید. در مورد اهمیت شاهنامه در احیای هویت و زبان فارسی بسیار گفته شده است اما آنچه امروز به ما در دگردیسی فرهنگی در جهت نو زایش تمدن ایران کمک خواهد کرد، نهفته در داستان های آن است. این داستان ها علی رغم جنبه های حماسی، عاشقی و تراژدی خود ما را با تفکر و اندیشه های متفاوت نیز آشنا میکند. شخصیت های این داستان ها هر یک مظهری از یک تفکر و اندیشه خاص هستند.

تنوع داستان ها و شخصیت های آن از جذابیت های مضاعف این اثر است که با شرایط مختلف زندگی و نحوه مواجهه با آنان ما را آشنا می کند داستان های حماسی شاهنامه داستان مردانی است که در شرایط سخت کمر همت به چالشهای بزرگ بسته اند و اندیشه ای جز سرافرازی و آبادانی این ملک را نداشته اند.

چو ایران نباشد تن من مباد                     بر این بوم و بر زنده یک تن مباد

همه سربه سر تن به کشت دهیم                از آن به که کشور به دشمن دهیم

نخوانند بر ما کسی آفرین                        چو ویران بود بوم ایران زمین

که ایران بهشت است یا بوستان                همی بوی مشک آید از بوستان

بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم                     برون سر از این بار ننگ آوریم

اگر مرز و راهست اگر نیک و بد                 به گرز و به شمشیر باید ستد

بکوشیم و مردی به کار آوریم                    به ریشان جهان تنگ و تار آوریم

تبه گردد این رنجهای دراز                       نشیبی درازست پیش فراز

رهایی نیابم سرانجام ازین                         خوشا باد نوشین ایران زمین

یا داستان های عاشقانه آن از جمله رودابه و زال، رستم و تهمینه ، سهراب و گردآفرید، بیژن و منیژه و سودابه و سیاوش اشاره کرد:

بخندد بدو گوید ای شوخ چشم                 به عشق تو گریان نه از درد و خشم

نخند زمین تا نگرید هوا                            هوا را نخوانم کف پادشا

که باران وی در بهاران بود                        نه چون همت شهریاران بود

همیشه دلم در غم مهر اوست                    شب و روزم اندیشه چهر اوست

یا داستان های تراژیک آن که می­توان به داستان سیاوش ، سهراب و اسفندیار اشاره کرد:

یکی داستان است پر آب چشم                  دل نازک از رستم آید بخشم

اگر تند بادی برآید ز کنج                         به خاک افگند نارسیده ترنج

به یزدان که تا در جهان زنده ام                 به کین سیاوش دل آگنده ام

و یا ستایش خرد و دانش:

به نام خداوند جان و خرد                         کزین برتر اندیشه برنگذرد

خرد برتر از هر چه ایزد بداد                      ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنمای و خرد دلگشای                    خرد دست گیرد به هر دو سرای

توانا بود هرکه دانا بود                             ز دانش دل پیر برنا بود

و یا دعوت به راستی و نیکویی:

ز روز گذر کردن اندیشه کن                     پرستیدن دادگر پیشه کن

به نیکی گرای و میازار کس                      ره رستگاری همین است و بس

تکیه بر ارزش هایی چون خرد، داد، مدارا و آبادانی ذره ای از این ارزش هاست که بر آن در داستان جنبش فریدون و کاوه بر ضحاک تاکید شده است.

جمشید با فر ایزدی جهان را از ناپاکی رهانیده ولی گرفتار غرور می شود و رو به زوال می رود:

کمر بست با فر شاهنشهی                        جهان گشت سر تا سر او را رهی

منم گفت با فره ایزدی                            همم شهریاری همم موبدی

منی کرد آن شاه یزدان شناس                  ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس

ملکش غلبه می یابد و جهان را با کژی ناپاک میکند. کاوه و ُ ضحاک بر او و فریدون بر او قیام می کنند و او را به بند کشیده و آیین نو در می افکنند:

یکی بی زبان مرد آهنگرم                        ز شاه آتش آید همی بر سرم

کسی کاو هوای فریدون کند                     سر از بند ضحاک بیرون کند

بیاورد ضحاک را چون نوند                       به کوه دماوند کردش به بند

از او نام ضحاک چون خاک شد                 جهان از بد او همه پاک شد

فریدون فرخ فرشته نبود                          ز عود و ز عنبر سرشته نبود

به داد و دهش یافت آن نیکویی                تو داد و دهش کن فریدون تویی

زمانه بی اندوه گشت از بدی                     گرفتند هر کس ره ایزدی

دل از داوریها بپرداختند                         به آیین یکی جشن نو ساختند

آشنایی نسل جوان با این اثر سترگ یکی از ابزاری است که میتواند به نوزایش فرهنگی در کشور ما منجر شود.

دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی – متخصص جراحی پیوند

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *