۵۰ سالگی گزارش مرگ مغزی

۵۰ سالگی گزارش مرگ مغزی

۵۰ سال پیش در آگوست ۱۹۶۸، دانشگاه هاروارد در گزارشی تعریف جدیدی از مرگ بر اساس شاخه های کارکرد عصبی ارائه داد. تا قبل از آن مرگ به توقف جریان خون (یا کارکرد قلب) و تنفس اطلاق می شد. مولفان در این گزارش، تحت رهبری متخصص بیهوشی به نام «هنری بیچر» تاکید کردند که هدف این گزارش تعریف جدیدی از مرگ بر اساس اغمای غیرقابل برگشت است.

پیشــرفت در مراقبت های ویژه در دهه ۱۹۵۰ این امکان را به پزشــکان می داد تــا بیمارانی را که هیچ فعالیت عصبی و شناختی نداشتند تا مدتی با دستگاه تنفس مصنوعی به ظاهر زنده نگه دارند، درحالی که تنها قلب و ریه آنها مشــغول به کار بود، ولی آیا این نوع حیات ارزشــمند بود؟ از طرف دیگر موفقیت در امر پیوند اعضا، مســئله اهدای عضــو را نیز به طور هم زمان مطرح کرده بــود. آیا امکان این وجود دارد که قبل از اینکه قلب این افراد از تپش بایســتد بتوان اعضای آنها را برداشــت و به بــدن بیماران نیازمند پیوند کرد؟ هــدف نهایــی گــزارش دانشــگاه هــاروارد به رهبــری بیچــر در اصل حــول این دو محــور بود:

۱ – ارزیابــی تعریف دقیقی از مــرگ مغزی یا اغمای غیرقابل برگشت، به ویژه توجه به مسائلی مانند تأثیر آن بــر بیماران، خانواده آنها و بیمارســتان

۲ – توجه به اهــدای عضو از چنین بیمارانی بــه منظور پیوند اعضا.

انجام اولین پیوند قلب در دســامبر ۱۹۶۷ در آفریقای جنوبی نیز به این بحث ها دامن زد. گزارش هاروارد معیارهای خاصی را برای تعریف مرگ مغــزی ارائه داد. در این گــزارش آمده بود که اگر بیمار در مدت ۲۴ ســاعت هیچ گونه پاسخی به محرک های خارجــی ندهد، بنابراین بــه دلیل نبود هیچ گونه رفلکس و فقــدان هرگونه امواج مغزی، دچار اغمای غیرقابل برگشــت اســت و مرده تلقی می شود. هم زمان این بحث ها در انگلستان، سوئیس (ســازمان بهداشــت جهانی)، آفریقــای جنوبی و اســترالیا مطرح شــد و گزارش هاروارد را مورد تأیید قرار دادند. بر اساس این گزارش، با تأیید مرگ مغزی می تــوان اقدامــات درمان بیمار را متوقــف کرد. در ضمن این امکان وجــود دارد که قبل از توقف تپش قلــب، از اعضای ایــن بیماران برای پیوند اســتفاده کرد، ولی این گزارش هیچ ارزش قانونی ای نداشت. به تدریــج مراحل قانونی پذیرش این گزارش نیز طی شد. ایالت کانزاس اولین ایالتی بود که در سال ۱۹۷۰ این امر را قانونی کرد. در ســال ۱۹۸۱ الیحه یکپارچه تعریف مرگ مغزی در مجلس آمریکا تصویب شــد.

بر اساس این قانون، مرگ در دو حالت احراز می شود:

۱ – توقــف غیرقابل برگشــت کارکرد جریــان خون یا تنفس

 ۲ – توقف غیرقابل برگشت تمامی کارکرد مغز.

به این ترتیــب مفهوم مرگ مغزی از لحاظ پزشــکی و قانونــی مورد تأیید قرار گرفــت. ادیان ابراهیمی و بســیاری از ادیان غیرابراهیمی نیز بر این امر تا امروز صحه گذاشته اند. باید توجه داشــت که تاکنــون هیچ بیماری بعد از تأییــد مرگ مغزی، هوشــیاری خــود را بازنیافته اســت. اغما می تواند علل مختلفی داشته باشد که برخی از آنها قابل برگشــت هستند، ولی مرگ مغزی غیرقابل برگشت است. این بیماران معمولا در عرض چندســاعت و به ندرت چند روز دچار ایست قلبی و تنفسی خواهند شد. بنابراین در این مدت این فرصت وجود دارد که یا اقدامــات درمانی آنان را قطع کرد تا از رنج بیشــتر خانواده و شاید خود بیمار جلوگیری شــود یا اینکه در صورت امکان از اعضای آنان برای درمان بیماران نیازمند استفاده کرد. ۵۰ ســال پس از گزارش دانشــگاه هــاروارد در مورد مرگ مغزی و پیشرفت آن در جهان، همچنان ســؤالات زیــادی در مــورد آن باقی مانده اســت؛ به عنوان مثــال، در تعریــف مرگ مغــزی به توقف تمامی کارکردهای مغز اشاره شده است. باید توجه داشــت که مغز انسان از دو بخش قشر مغز و ساقه مغز تشــکیل شده است. قشــر مغز با کارهایی نظیر تفکر، حرکت و حس مرتبط اســت. ساقه مغز نیز با فعالیت های نباتی نظیر کارکردهای خودکار قلب یا تنفس همراه اســت. در بسیاری از موارد بیمار دچار آسیب جدی قشر مغز است، اما ساقه مغز همچنان به کارکرد خود ادامه می دهد. در این موارد فرد تنها زندگی نباتی خواهد داشــت و هیچ گونه کارکرد قشر مغز را ندارد. بســیاری معتقدند که این نوع حیات از لحاظ انسانی بی ارزش است و خواستار محدودکردن تعریف مرگ مغزی به عدم کارکرد قشر مغز هستند. در کشور ما نیز خوشبختانه با نظر نخبگان پزشکی، علمای دینی و مجلس شورای اسلامی، مرگ مغزی مورد تأیید قرار گرفته و می توان از اعضای آنان برای پیوند اســتفاده کرد. هر بیمار مــرگ مغزی می تواند جان هشــت بیمار را نجات دهــد. از قلب، ریه، کبد، کلیه ها، لوزالمعده، روده باریک و حتی نسوج (قرنیه، استخوان، غضروف، پوست و…) این بیماران می توان استفاده کرد تا به درمان بیماران نیازمند کمک شود. البته رضایت قبلــی بیمار یا اولیای دم نیز امر مهمی اســت که نیازمند فرهنگ ســازی و آشنا شدن افراد جامعه با مفهوم مرگ مغزی است.

دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی – متخصص جراحی پیوند
 

 

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *