کارنامه جنبشهای مدنی در یکصد سال اخیر
f.rezaei2022-07-05T00:44:35+04:30جنبش مدنی به روشی از مقاومت گفته میشود که در آن شهروندان غیرمسلح از روشهایی نظیر اعتصاب، اعتراض، تظاهرات، نافرمانی مدنی و یا تحریم به منظور نیل به اهداف خود استفاده میکنند. جنبش مدنی برخلاف جنبشهای خشونتآمیز یا مسلحانه به مخالفان خود آسیب جسمی وارد نمیآورد.
دکتر «اریکا چنووت» استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد در کتاب اخیر خود تحت عنوان «جنبشهای مدنی» به ارزیابی کارنامه جنبشهای مدنی در یکصد سال اخیر پرداخته است. تحقیقات وی که خلاصه آن در این کتاب آمده است، نشان میدهد که موثرترین روش برای تغییرات سیاسی و اجتماعی، جنبش یا مقاومت مدنی است. او بهویژه تاثیر جنبشهای مدنی با جنبشهای خشونتآمیز را در یکصد سال اخیر مقایسه کرده است.
تحقیقات وی نشان میدهد در ۶۲۷ جنبش از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۶، میزان موفقیت جنبش مدنی دو برابر جنبشهای خشونتآمیز بوده است. بهویژه در ۵۰ سال اخیر میزان جنبشهای مدنی و موفقیت آنان در مقایسه با جنبشهای خشونتآمیز رو به افزایش است.
سئوال مهمی که وی به دنبال آن است، علت این پدیده است. علت اصلی این پدیده، قدرت مردم است. مطالعات وی نشان میدهد که هیچ جنبش مدنیای که حداقل ۳.۵ درصد افراد جامعه در آن شرکت کردهاند با شکست مواجه نشده است. میزان مشارکت مردمی در جنبشهای مدنی چهار برابر جنبشهای خشونتآمیز یا مسلحانه بوده است.
جالب اینکه مشارکت مردمی در جنبشهای مدنی با همکاری طیف گستردهتری از افراد جامعه از لحاظ جنس، سن، جنسیت، نژاد و تفاوتهای دیدگاههای سیاسی و اجتماعی همراه بوده است.
نکته جالب دیگر این کتاب این است که جنبشهای مدنی در تثبیت صلح و دموکراسی به مراتب از جنبشهای خشونتآمیز موفقتر بودهاند. جنبشهای مدنی در مقایسه با جنبشهای خشونتآمیز، احتمال جنگ داخلی را به مراتب کمتر کردهاند.
این کتاب نشان میدهد که موفقیت جنبشهای مدنی به چهار عامل اصلی بستگی دارد. اول، تعداد افراد شرکتکننده در جنبش است. جنبشهای مدنی با همکاری طیف وسیعی از افراد جامعه از لحاظ سن، جنس، قومیت و تفاوتهای اجتماعی و سیاسی همراه بودهاند. این تفاوتها منجر به قدرت اجتماعی جنبش شده است، بهطوریکه باعث ریزش در افراد گروه مخالف و طبقه حاکم بهویژه نیروهای امنیتی میشود.
به عنوان مثال در انقلاب ایران و یا جنبش مدنی در صربستان بسیاری از نیروهای امنیتی حاضر به اجرای دستورات مافوق در شلیک به مردم نشدند، چون افراد خانواده و فرزندان خودشان را در میان مردم دیدند و این عامل دوم موفقیت جنبشهای مدنی است، یعنی ریزش در افراد گروه مخالف. عامل سوم ابتکار در روشهای مبارزه است. به علت تفاوتهای موجود در افراد در جنبش مدنی این جنبشها به ابتکار عمل برای موفقیت نیاز دارد. به عنوان مثال تنها تظاهرات روزانه گاه موثر نیست. ابتکارهایی نظیر نافرمانی مدنی یا بایکوت اقتصادی به موفقیت جنبشهای مدنی کمک کرده است. عامل چهارم، نظم و برنامه است.
جنبشهای مدنی که با وجود چالشهای متعدد به هدف خود وفادار بوده و با پشتکار و تمرکز راهکارهای جدیدی را در طول زمان مقاومت خود ابداع کردهاند با موفقیتهای بیشتری همراه بودهاند. اما هر جنبشی با وجود داشتن هر چهار عامل به سازماندهی و رهبری برای موفقیت نیز نیاز دارد.
دیدگاهتان را بنویسید