پیوند اعضا و جامعه

پیوند اعضا و جامعه

پیوند اعضا و نقش آن در جامعه ما بحثی است پیچیده و چندوجهی که نیاز به توجهی خاص دارد. در این بحث باید به فراهم‌آوری اعضا، تیم پیوند، داروهای ضد رد پیوند، عوارض، نتایج پیوند، کیفیت زندگی بیماران و هزینه‌ها توجه خاص کرد.
اولاً باید توجه داشت که پیوند یک روش درمانی است برای بیمارانی که از نارسایی اعضا نظیر قلب، کلیه یا کبد رنج می‌برند. متاسفانه امکان جراحی پیوند عضو برای نه همه این بیماران وجود دارد و بقیه همچنان باید تحت مراقبت‌های لازم مربوط به نارسایی عضو قرار گیرند و برخی نیز فوت خواهند کرد. اینکه جامعه به چه بیمارانی برای پیوند اولویت می‌دهد، نیاز به بحث و ارزیابی در سطح جامعه دارد. به‌عنوان مثال آیا باید به جوانان در مقایسه با افراد مسن اولویت داد؟
دوم، بیماران پیوند بدون داشتن حمایت‌های لازم نمی‌توانند به حیات خود ادامه دهند. این حمایت‌ها جنبه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی دارد. با توجه به محدودیت‌های هر اجتماع تا چه حد باید منابع صرف این بیماران شود؟ این سوال بزرگی است که هر جامعه باید به آن توجه کند. به عنوان مثال با شیوع بیماری‌های مزمن که بسیاری در نهایت به مرگ یا نارسایی اعضا منجر می‌شوند، به چه میزان باید به پیوند اعضا به عنوان درمان قطعی این بیماران اولویت داد؟ پیوند عضو کاری پرهزینه‌ای است ولی درمان بیماران دچار نارسایی عضو بسیار پرهزینه‌تر است. از طرف دیگر، طول عمر و کیفیت زندگی بیماران پیوند به مراتب در مقایسه با بیمارانی که نارسایی عضو دارند بهتر است.
سوم اینکه، فراهم‌آوری عضو برای پیوند خود مسئله‌ای است که جوانب مختلف اجتماعی دارد. در برخی از پیوندها نظیر کلیه یا کبد می‌توان از دهنده زنده استفاده کرد. این کار خود با مسائل ویژه‌ای چون مسائل اخلاقی و فرهنگی خاص همراه است.
هر جامعه باید بر اساس مسائل خاص خود به ویژه مسائل فرهنگی و اخلاقی به این امر بپردازد. به‌عنوان مثال، اهدای عضو از دهنده زنده با رعایت چه اصولی باید باشد؟ چطور باید حقوق دهندگان رعایت شود؟ و… اینها مسائلی است که هر جامعه باید برای خود حل کند و اکتفا به الگوهای دیگران برای جامعه ما شاید راه‌کار مناسبی نباشد.
موضوع دیگر استفاده از اعضای بدن جسد است. در این زمینه استفاده از اعضای بدن بیماران مرگ مغزی در کشور ما از لحاظ پزشکی، قانونی و شرعی پذیرفته شده است. ولی باید درنظر داشت که گاهی، با توجه به وضعیت بیمار مرگ مغزی، شرایط برای استفاده از اعضای بدن این افراد میسر نیست. از لحاظ فرهنگی نیز در برخی از نقاط کشور هنوز این مسئله نیاز به کار فرهنگی بیشتر دارد. استفاده از اعضای جسدی که قلب و ریه‌اش بازایستاده نیز از مسائلی است که جامعه باید به آن بپردازد. این کار در بسیاری از جوامع دنیا پذیرفته شده است ولی هنوز در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است.
چهارم، نقش فناوری و پژوهش در اهدای عضو و پیوند اعضا باید در جامعه مشخص شود. باید توجه داشت که پیوند اعضا در ابتدا کاملاً در حد تحقیقات بود. بسیاری از بیماران و دانشمندان این رشته با همکاری و از خود گذشتگی آن را به مرحله فعلی رسانده‌اند. تردید نیست که بهبود نتایج پیوند نیاز به کار بیشتری در زمینه فناوری و پژوهش دارد. اصول این فعالیت‌ها چه باید باشد؟ جامعه ما با توجه به شرایط خاص خود باید به این مسائل توجه کند.
در نهایت باید گفت که مسائل مرتبط با فراهم‌آوری اعضا و پیوند فقط مختص به نخبگان این رشته نیست. اگرچه در نقش آنان در آگاهی بخشیدن به جامعه هیچ تردیدی نیست، ولی بی‌توجهی عموم افراد جامعه باعث خواهد شد که این مقوله نتواند در جامعه با شفافیت مطرح شود و جامعه در این باره دچار تردیدهای زیادی باشد. مطرح شدن این بحث‌ها در سطح جامعه شاید آسان نباشد ولی در نهایت به شفافیت و اعتماد جامعه به این رشته منجر خواهد شد.
این امری است که باتوجه به اولویت‌های جامعه و نیاز بیماران آن باید مطرح شود تا در نهایت به نفع کلیت جامعه باشد.

دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی – متخصص جراحی پیوند

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *