ضرورت بازنگری در آموزش پزشکی

ضرورت بازنگری در آموزش پزشکی

ایرانیان با تأسیس دانشکده پزشکی جندی شاپور، انقلابی در آموزش پزشکی در دنیا ایجاد کردند. در این مکان با تلفیق آموزش های نظری و علمی، دانشجویان اصول پزشکی را در بستر بیماران فرامی گرفتند. با زوال این دانشکده رفته رفته آموزش پزشکی نیز تغییر کرده و بیشــتر به صورت نظری انجام می شد تا عملی.
این روش قرن ها در شــرق و غرب ادامه داشــت تا اینکه در قرن نوزدهم، دانشــگاه پزشــکی جان هاپکینز در ایالات متحده مجــددا این روش را احیــا کرد. چهار پزشک برجسته به نام های «هالستر» (جراح)، «اوسر» (متخصــص داخلــی)، «کلی» (متخصــص زنان) و «والچ» (آسیب شــناس) بنیان گذار این دانشــگاه به روش جدید بودند، یعنی آموزش های نظری و عملی در بستر بیماران که در اصل همان روش ایرانیان بود. بسیاری از دانشــکده های پزشکی در دنیا از این روش تبعیت کرده و روش های قدیمی خود را اصلاح کردند.
آموزش مدرن پزشــکی در ایران ابتدا در دارالفنون و سپس با تأسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در ســال ۱۳۱۳ آغاز شــد. به تدریج تعداد دانشکده های پزشکی و دانشجویان پزشــکی افزایش یافت. در این مراکز نیز ســعی شــد که آموزش پزشکی به صورت نظری و عملی دنبال شــود. دانشجویان چند سال به یادگیری اصول نظری علم پزشــکی مشغولند و چند سال نیز در بیمارستان ها و مراکز درمانی آموزش های عملی را فرا می گیرند.
ولــی در دو دهه اخیر جامعه جهانی تغییرات بســیاری در آموزش پزشــکی ایجاد کرده است به عنوان مثال به جای تکیه بر کلاس های درس و روش هایی که دانشــجو در آن منفعل بوده و نقش شنونده دارد، سعی شده که آموزش به صورت ارائــه بیمار صورت گیــرد.
در این روش دانشــجو در آموزش خود نقش فعالی بازی می کند به عنوان مثال شــرح حال بیمار مطرح می شــود و دانشجو فرصت دارد که قبــل از کلاس دربــاره آن مطالعه و تحقیق کند و دانشــجویان و استاد در مورد بیمار و روش های تشــخیص و درمان به صورت گروهی بحث می کنند. در این روش، دانشجو با روش مطالعه و تحقیق درباره مشکلات بیمار از زوایای مختلف آشنا می شود.
این روش در ضمــن نگاه علمی به دانش پزشــکی را در دانشجو تقویت می کند. مطالعات مختلف نشان داده اســت که این روش از تدریس استاد در کلاس درس به صورت نظری بســیار مفیدتر اســت. آموزش های عملــی نیز در بالین بیمار به همیــن صورت دوطرفه بین استاد و دانشــجو باید باشد و دانشجوی پزشکی باید به طور عملی آموزش های الزام را در بســتر بیمار تجربه کنــد.
ولی فقط آموزش هــای نظری و عملی کافی نیســت. علم پزشکی علمی اســت که به طور مســتقیم با انســان در ارتباط اســت و از این لحاظ از علوم دیگر کاملا متمایز است. بنابراین آموزش پزشکی باید با آموزش علوم انســانی همچون روان شناسی و ارتباطات فردی و اجتماعی همراه باشــد. متأســفانه روش های نوین آموزش پزشکی هنوز در دانشکده های پزشکی ما جای خود را باز نکرده است.
درحال حاضر آموزش هــای نظری رکــن اصلی آموزش پزشــکی در دانشــکده های کشــور است. این مســئله فقط به آموزش پزشکی عمومی محدود نشده و در دوره های تخصصی و فوق تخصصی نیز دیده می شود. هرچند آموزش های عملی نیز وجود دارد، ولی برای پیشرفت و ارتقــای تحصیلی و شــغلی این آمــوزش نظری و نمرات ناشــی از این آزمون هاست که در تمام مقاطع حرف اول را می زند. این مســئله باعث شده است که در بین دانشجویان و دستیاران بیش از حد بر حفظیات تمرکز شــود. در مقاطع تحصیلی این نمره است که مالک قــرار می گیــرد. بنابراین آمــوزش عملی کمتر مورد توجه قرار گرفته اســت.
دانشــجویان پزشــکی بیشــتر به کلاس های نظری و حفظیــات تمایل دارند تا برنامه های عملی. حرفه پزشکی یک حرفه عملی اســت که علاوه بر معلومات نظــری به مهارت های عملی نیاز است تا بتوان بر بالین بیمار به طور عملی از این محفوظات برای تشخیص و درمان بیمار استفاده کرد. در آموزش عملی پزشکان الزام است که با تأکید بر اصول نظری علم پزشکی به دانشجو به طور عملی روش برخورد با بیمار، تشخیص و درمان آن را آموزش داد. این امر باعث می شــود که دانشجو بعد از اتمام دوره خود به پزشکی بامعلومات، سخت کوش، صادق و با شــخصیت حرفه ای تبدیل شود.
البته اینها همه مهارت هایی اســت که حتی بعد از اتمــام دوره نیاز به تمرین و ممارســت دارد که در فرد به کمال برسد. ولی اصول آن باید در فرد در دوران آموزش پزشــکی نهادینه شود. متأسفانه در سیستم آموزشی کشور ما به این مسائل کم توجه می شود و مهم ترین مالک ارزیابی دانشجویان نمرات مســائل نظری پزشکی است. این امر باعث شــده که دانش آمــوزان در تمام مقاطع به مسائل نظری بیش از حد توجه کرده و کمتر به مسائل عملی توجه و ممارســت کنند. نتیجــه این روش در آینده تبعات منفی ای برای پزشکان و جامعه خواهد داشــت.
باید سیســتم آموزشــی به گونه ای متحول شــود که علاوه بر توجه به محفوظات نظری فرد به مهارت های عملی آنان نظیر کارهای عملی و بالینی و روابط انســانی با بیماران نیز تأکید کند و این نکات را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه به پزشــکانی نیاز دارد که علاوه بر تســلط بر مبانی نظری علم پزشــکی، بر بالین بیمار قادر باشــند با حفــظ کرامت و ارزش های انسان به تشخیص و درمان اقدام کنند.

دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی – متخصص جراحی پیوند

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *